مهرداد چه شکلی است؟
روانشناس عاقل و فهمیدهام در همان دفعهی اولی که مرا دید، فهمید که هیچ وقت عاشق عاشق عاشق، نبودهام. برای خودم، با تمام وجودم. وقتی پرسید "اگر بخواهی کسی را که دوست داری خوشحال کنی چه کاری میکنی؟" همان آن گفتم برایش یک نقاشی میکشم! با تعجب تکرار کرد: "برایش نقاشی میکشی؟"
امروز شاید سه سالی از آن زمان گذشته. وقتی داشتم مهرداد را نقاشی میکردم، اصلا به فکر این مکالمه نبودم. روی سایت واژهیاب چندباری معنیهایش را نگاه کردم. مهر به معنای خورشید بود، مثل فروزنده ماه و ناهید و مهر در شاهنامه فردوسی. درست به نتیجه نرسیدم که ترکیبش با داد را چطور معنی کنم. اما یک بازی جالبی کشف کردم. میشد مهرها را گرد کنار هم بنویسم و بشود خورشید. شبیه قلاببافی درمیآمد. چند بار حوصله کردم و چیدمانهای مختلف را امتحان کردم. بعضیها موج دارتر میشد، بعضیها یکنواخت. میخواستم حرکت مدور خورشید در کل صفحه تکرار شود و فقط رنگها نشان بدهند کجا آسمان است، کجا زمین، کجا ابر، کجا گل.
مشکل دیگرم میشد اینکه این "مهر" خالی را چطوری تبدیل کنم به "مهرداد." به نظرم آمد همینکه دنیا پر از مهر باشد کافی است. ولی بعد به فکر یک کاراکتر افتادم. یک پسربچه یا دختربچهای که روی پنجههایش بلند شده و دستهایش را دراز کرده که خورشید را بگیرد. اینجا هم آن کاراکتر، کاراکتر اصلی نیست. شخصیت اصلی خورشید است.
حالا خودم هم دوستش دارم. بهتر بود اگر دخترکم را (خودم را) پایینتر میکشیدم. ولی حالا هم بد نیست، خیلی به مهرداد نزدیکتر شدهاست. تولد دیروزت مبارک، مهرداد جانم :)
پ.ن. یکی از کارهایی که دوست داشتم یاد داشتم، این بود که با یک برنامهای مثل فوتوشاپ یا ادوبی و اینها رنگ مداد رنگیها را تغییر میدادم، مثلا آسمانم را پر رنگتر میکردم.
پ.ن. یکی از کارهایی که دوست داشتم یاد داشتم، این بود که با یک برنامهای مثل فوتوشاپ یا ادوبی و اینها رنگ مداد رنگیها را تغییر میدادم، مثلا آسمانم را پر رنگتر میکردم.
مرسی عزیزم :)
پاسخحذفخیلی ناقابل <3 :)
حذف